شکل جمع:
foundationsتأسیس، بنیانگذاری، تشکیل، پیریزی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
I, too, had a role in the foundation of that school.
من هم در بنیانگذاری آن مدرسه نقشی داشتم.
The company celebrated the foundation of its headquarters building.
شرکت، تأسیس ساختمان مرکزی خود را جشن گرفت.
the foundation of an empire
پیافکنی یک امپراطوری
بنیاد، مؤسسه (برای فراهم کردن پول برای گروهی از مردم)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The foundation provides scholarships to students from low-income families.
این بنیاد به دانشآموزان خانوادههای کمدرآمد بورسیهی تحصیلی میدهد.
Foundations often support education projects in underdeveloped areas.
مؤسسهها اغلب پروژههای آموزشی در مناطق کمتر توسعهیافته را حمایت میکنند.
the Ford foundation
بنیاد فورد
charitable foundations
مؤسسههای خیریه
انگلیسی بریتانیایی پیشدبستانی، آمادگی
Children usually attend foundation before moving on to Year 1.
کودکان معمولاً قبلاز رفتن به کلاس اول، در پیشدبستانی تحصیل میکنند.
She works as a foundation teacher in the local primary school.
او بهعنوان معلم آمادگی در مدرسهی ابتدایی محلی کار میکند.
پی، فوندانسیون
The building's foundation is solid.
پی ساختمان محکم است.
Cracks in the foundation can cause serious structural problems.
ترکهای ایجاد شده در فونداسیون، میتواند مشکلات جدی سازهای به وجود آورد.
the house is cracked to its foundation
خانه از پایبست ویران است
اساس، بنیان، مبنا، پایه، زیرینا
He claimed that the foundation of communism is based on wrong assumptions about the human nature.
او ادعا میکرد که اساس کمونیسم بر برداشتهای غلطی دربارهی ماهیت انسان استوار است.
His death shook the regime to its foundations.
مرگ او پایههای حکومت را به لرزه درآورد.
کرم پودر (لوازم آرایش)
She chose a foundation that matches her skin tone perfectly.
او کرم پودری انتخاب کرد که دقیقاً با رنگ پوستش هماهنگ است.
Using too much foundation can make your makeup look heavy.
استفادهی بیش از حد از کرم پودر میتواند آرایش را سنگین نشان دهد.
(بیشتر در انگلیس) درس پایه، کلاسی که در آن اساس علم یا موضوعی تدریس میشود
بیاساس بودن، پوچ بودن
پیریزی کردن، بنا نهادن، بنیادگذاری کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «foundation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/foundation