Substratum

səbˈstræt̬əm ˌsʌbˈstrɑːtəm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
زیر‌لایه، طبقه زیر، بنیاد، پی، طبقه زیر

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد substratum

  1. noun The lowest or supporting part or structure
    Synonyms: base, basis, bed, bottom, foot, footing, foundation, fundament, ground, groundwork, seat, underpinning
  2. noun Any stratum or layer lying underneath another
    Synonyms: substrate, footing, base, frame, bed
  3. noun An indigenous language that contributes features to the language of an invading people who impose their language on the indigenous population
    Synonyms: substrate

ارجاع به لغت substratum

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «substratum» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/substratum

لغات نزدیک substratum

پیشنهاد بهبود معانی