شکل جمع:
basesاساس، پایه، مبنا، مأخذ، زمینه، بنیان، بنیاد
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
on the basis of conjecture
بر مبنای حدس و گمان
Atoms form the fundamental basis of matter.
اتم بنیاد اساسی ماده است.
Dreams were the basis on which he constructed his life.
خواب و خیال شالودهای بود که زندگی خود را بر آن بنا کرد.
the Christian basis of Western civilization
اساس و مایهی مسیحی تمدن غربی
(به طور) پارهوقت
داوطلبانه
برپایهی، براساس، برمبنای
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «basis» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/basis