فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Based

beɪst beɪst

سوم‌شخص مفرد:

bases

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adjective A2

مستقر، مبنی، بر اساس، بر پایه

Many of the stories are based on rumor.

بسیاری از داستان‌ها بر اساس شایعات هستند.

The play was based on Irish legend.

این نمایش بر پایه‌ی افسانه‌ی ایرلندی است.

suffix

برای ساخت صفت به منظور مشخص کردن محل یا حوزه‌ی چیزی (based-)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

He is part of a New York-based startup.

او بخشی از استارتاپ مستقر در نیویورک است.

They launched a community-based initiative to improve local health.

آن‌ها ابتکار مبتنی بر جامعه‌ای برای بهبود سلامت محلی راه‌اندازی کردند.

suffix

برای ساخت صفت به منظور مشخص کردن ماده‌ی سازنده‌ی چیزی (based-)

This is a water-based paint.

این رنگی بر پایه‌ی آب است.

They serve a soy-based sauce with the dish.

آن‌ها سسی بر پایه‌ی سویا را با این غذا سرو می‌کنند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

She prefers a milk-based smoothie.

او اسموتی‌ای بر پایه‌ی شیر را ترجیح می‌دهد.

suffix

برای ساخت صفت به منظور مشخص کردن ایده‌ یا حقیقت پشت چیزی (based-)

The film was well-received due to its character-based storytelling.

این فیلم به‌دلیل داستان‌گویی مبتنی بر شخصیت، مورد استقبال خوبی قرار گرفت.

Her success is largely talent-based, showcasing her unique abilities.

موفقیت او عمدتاً بر اساس استعداد است و توانایی‌های منحصربه‌فرد او را به نمایش می‌گذارد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد based

  1. adjective located
    Synonyms:
    placed situated positioned located occupying stationed established planted
  1. verb use as a basis for; found on
    Synonyms:
    grounded underpinned founded rooted rested established predicated built
  1. adjective set up to endure
    Synonyms:
    situated stationed planted

Collocations

based on a story

بر اساس یک داستان

evidence is based on

شواهد مبتنی بر، مدارک بر اساس

loosely based on

تقریباً بر اساس / با اقتباس آزاد از

لغات هم‌خانواده based

ارجاع به لغت based

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «based» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/based

لغات نزدیک based

پیشنهاد بهبود معانی