باربی به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

عروسکی به شکل دختری جوان که یکی از محبوب‌ترین و پرفروش‌ترین عروسک‌های دنیاست

فونتیک فارسی

baarbi
اسم
Barbie

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

- خواهرم عاشق بازی با عروسک‌های باربی‌اش است.

- My sister loves playing with her Barbie dolls.

- کلکسیون باربی در اسباب‌بازی‌فروشی بسیار هیجان‌انگیز بود.

- The Barbie collection at the toy store was impressive.

- باربی اسباب‌بازی محبوب دختربچه‌هاست.

- Barbie is a popular toy for young girls.
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت باربی

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «باربی» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/باربی

لغات نزدیک باربی

پیشنهاد بهبود معانی