آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Brake

breɪk breɪk

گذشته‌ی ساده:

braked

شکل سوم:

braked

سوم‌شخص مفرد:

brakes

وجه وصفی حال:

braking

شکل جمع:

brakes

معنی brake | جمله با brake

noun countable B1

راهنمایی و رانندگی ترمز

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

مشاهده

The bicycle has front and rear brakes for better control.

این دوچرخه برای کنترل بهتر، ترمز جلو و عقب دارد.

She pressed the brake pedal gently to slow down.

او پدال ترمز را به‌آرامی فشار داد تا سرعت را کم کند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

brake fluid

روغن ترمز

brake lining

لنت ترمز

brake pedal

پدال ترمز

hydraulic brake

ترمز روغنی

air brake

ترمز بادی

hand brake

ترمز دستی

put on/slam on the brake

ترمز کردن، ترمز زدن

verb - intransitive B2

ترمز کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

The driver failed to brake in time and hit the barrier.

راننده نتوانست به‌موقع ترمز کند و با مانع برخورد کرد.

She braked suddenly, causing the car behind to stop abruptly.

او ناگهان ترمز کرد و باعث شد ماشین پشت‌سری به‌طور ناگهانی بایستد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد brake

  1. noun stopping device; check
    Antonyms:
  1. verb check; stop
    Antonyms:

Collocations

ride the brake (or the clutch)

پا را نیمه‌کاره روی ترمز (یا پدال کلاچ) گذاشتن

سوال‌های رایج brake

گذشته‌ی ساده brake چی میشه؟

گذشته‌ی ساده brake در زبان انگلیسی braked است.

شکل سوم brake چی میشه؟

شکل سوم brake در زبان انگلیسی braked است.

شکل جمع brake چی میشه؟

شکل جمع brake در زبان انگلیسی brakes است.

وجه وصفی حال brake چی میشه؟

وجه وصفی حال brake در زبان انگلیسی braking است.

سوم‌شخص مفرد brake چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد brake در زبان انگلیسی brakes است.

ارجاع به لغت brake

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «brake» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/brake

لغات نزدیک brake

پیشنهاد بهبود معانی