گذشتهی ساده:
brakedشکل سوم:
brakedسومشخص مفرد:
brakesوجه وصفی حال:
brakingشکل جمع:
brakesراهنمایی و رانندگی ترمز
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کاربردی فوق متوسط
The bicycle has front and rear brakes for better control.
این دوچرخه برای کنترل بهتر، ترمز جلو و عقب دارد.
She pressed the brake pedal gently to slow down.
او پدال ترمز را بهآرامی فشار داد تا سرعت را کم کند.
brake fluid
روغن ترمز
brake lining
لنت ترمز
brake pedal
پدال ترمز
hydraulic brake
ترمز روغنی
air brake
ترمز بادی
hand brake
ترمز دستی
put on/slam on the brake
ترمز کردن، ترمز زدن
ترمز کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The driver failed to brake in time and hit the barrier.
راننده نتوانست بهموقع ترمز کند و با مانع برخورد کرد.
She braked suddenly, causing the car behind to stop abruptly.
او ناگهان ترمز کرد و باعث شد ماشین پشتسری بهطور ناگهانی بایستد.
ride the brake (or the clutch)
پا را نیمهکاره روی ترمز (یا پدال کلاچ) گذاشتن
گذشتهی ساده brake در زبان انگلیسی braked است.
شکل سوم brake در زبان انگلیسی braked است.
شکل جمع brake در زبان انگلیسی brakes است.
وجه وصفی حال brake در زبان انگلیسی braking است.
سومشخص مفرد brake در زبان انگلیسی brakes است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «brake» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/brake