امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Slow Down

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb B1
آرام شدن، آهسته کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد slow down

  1. phrasal verb Decelerate (without being noticed); to slip away, slip off

ارجاع به لغت slow down

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «slow down» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/slow-down

لغات نزدیک slow down

پیشنهاد بهبود معانی