صفت عالی:
dampestخفهکن، نمزن، آلت میزان کردن جریان هوا، عایق
خفهکن، تعدیلکننده، سرعتگیر
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
damper tube
لامپ کاهنده
to put a damper on
دلگیر کردن، ناموفق کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «damper» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/damper