ناپسند آدم ضدحال
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His constant negativity made him a real wet blanket at the party.
منفینگری مداومش، او را به یک آدم ضدحال واقعی در مهمانی تبدیل کرد.
No one wants a wet blanket around when we're trying to celebrate.
وقتی میخواهیم جشن بگیریم، هیچکس نمیخواهد یک آدم ضدحال در اطراف باشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «wet blanket» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/wet-blanket