آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۹ آذر ۱۴۰۲

    Restraint

    rɪˈstreɪnt rɪˈstreɪnt

    شکل جمع:

    restraints

    معنی restraint | جمله با restraint

    noun C1

    جلوگیری، منع، نگه‌داری، خودداری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    She showed great restraint and did not answer her curses.

    خویشتن‌داری زیاد از خود نشان داد و دشنام‌های او را پاسخ نداد.

    (H.Adams) absolute liberty is the absence of restraints.

    آزادی مطلق عبارت‌است‌از: نبودن محدودیت.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Needless governmental restraints have hindered production.

    اشکال‌تراشی‌های بیجای دولت جلو تولید را گرفته است.

    to keep under restraint

    زندان کردن، تحت قید و بند قرار دادن

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد restraint

    1. noun self-control
      Synonyms:
      control self-restraint self-discipline moderation inhibition limitation repression prevention hold reserve constraint command caution curtailment abstinence self-denial suppression grip forbearance self-government self-possession economy coercion confinement coolness hindrance abstemiousness withholding silence secretiveness unnaturalness compulsion
      Antonyms:
      agitation wildness arousal
    1. noun limitation; something that holds
      Synonyms:
      limit restriction check obstacle hindrance bar impediment constraint curb arrest prohibition deterrent command order instruction confinement imprisonment captivity bondage chains manacles fetters rope string bridle rein weight embargo ban stoppage stop reduction decrease abridgment repression detention deprivation interdict determent straitjacket pinions taboo cramp obstruction
      Antonyms:
      freedom liberation

    Collocations

    the policy of wage restraint

    سیاست خودداری از دادن یا خواستن دستمزد بیشتر

    لغات هم‌خانواده restraint

    noun
    restraint
    adjective
    restrained
    verb - transitive
    restrain

    سوال‌های رایج restraint

    شکل جمع restraint چی میشه؟

    شکل جمع restraint در زبان انگلیسی restraints است.

    ارجاع به لغت restraint

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «restraint» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/restraint

    لغات نزدیک restraint

    • - restrainer
    • - restraining circle
    • - restraint
    • - restraint of trade
    • - restrict
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.