آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Restraint

rɪˈstreɪnt rɪˈstreɪnt

شکل جمع:

restraints

معنی restraint | جمله با restraint

noun C1

جلوگیری، منع، نگه‌داری، خودداری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

She showed great restraint and did not answer her curses.

خویشتن‌داری زیاد از خود نشان داد و دشنام‌های او را پاسخ نداد.

(H.Adams) absolute liberty is the absence of restraints.

آزادی مطلق عبارت‌است‌از: نبودن محدودیت.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Needless governmental restraints have hindered production.

اشکال‌تراشی‌های بیجای دولت جلو تولید را گرفته است.

to keep under restraint

زندان کردن، تحت قید و بند قرار دادن

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد restraint

Collocations

the policy of wage restraint

سیاست خودداری از دادن یا خواستن دستمزد بیشتر

لغات هم‌خانواده restraint

  • noun
    restraint

سوال‌های رایج restraint

شکل جمع restraint چی میشه؟

شکل جمع restraint در زبان انگلیسی restraints است.

ارجاع به لغت restraint

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «restraint» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/restraint

لغات نزدیک restraint

پیشنهاد بهبود معانی