آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۵ اسفند ۱۴۰۲

    Arrest

    əˈrest əˈrest

    گذشته‌ی ساده:

    arrested

    شکل سوم:

    arrested

    سوم‌شخص مفرد:

    arrests

    وجه وصفی حال:

    arresting

    شکل جمع:

    arrests

    معنی arrest | جمله با arrest

    verb - transitive B1

    بازداشت شدن، محبوس شدن، حبس شدن، دستگیر شدن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی مقدماتی

    مشاهده

    The thief was arrested by the police.

    دزد توسط پلیس دستگیر شد.

    She was arrested for damaging public property.

    او به‌دلیل آسیب رساندن به اموال عمومی بازداشت شد.

    verb - transitive formal

    متوقف کردن، توقیف کردن، بازداشتن، جلوگیری کردن، ممانعت کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار اندروید فست دیکشنری

    Too many strikes have arrested their economic development.

    اعتصابات زیاد پیشرفت اقتصادی آنان را متوقف کرده است.

    Nothing can arrest the coming on of old age.

    هیچ‌چیز نمی‌تواند از پیری جلوگیری کند.

    verb - transitive formal

    جلب کردن، جلب‌توجه کردن

    Her beauty arrested everyone's attention.

    زیبایی او توجه همه را جلب کرد.

    A photo of a small girl arrested my attention.

    عکس دختربچه توجه مرا جلب کرد.

    noun countable uncountable

    ممانعت، بازداشت، توقیف، جلوگیری، توقف

    His arrest surprised many.

    بازداشت او خیلی‌ها را متعجب کرد.

    What was the cause of the arrest of the scientific spirit in the East?

    علت ممانعت از روحیه‌ی علمی در مشرق زمین چه بود؟

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    His heart was in complete arrest.

    قلب او کاملاً متوقف شده بود.

    under arrest

    تحت بازداشت

    You're under arrest!

    شما بازداشت هستی!

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد arrest

    1. noun taking into custody
      Synonyms:
      capture apprehension detention confinement imprisonment incarceration captivity bust pinch nab collar grab pick up pull commitment jailing constraint pull in nick accommodation appropriation bag booby trap crimp drop fall gaff glom heat hook mitt nail nip pickle preventive custody protective custody restraining run in sequestering snare sweep
    1. noun slowing or stopping
      Synonyms:
      delay end halt stoppage restraint check prevention obstruction interruption hindrance inhibition cessation stay suppression checking restraining slowing stalling blockage suspension staying
      Antonyms:
      release encouragement activation letting go
    1. verb take into authorized custody
      Synonyms:
      catch grab take in capture get nab seize collar detain secure pick up nail pinch bag bust book pull in apprehend imprison jail incarcerate round up snag net nick gaff hook glom tag tab brace put the cuffs on take prisoner run in put the arm on toss in jail kick roust sidetrack
    1. verb stop or slow
      Synonyms:
      stop halt hold delay prevent restrict inhibit restrain check block obstruct hinder interrupt suppress stall retard end shut down freeze drop knock off scrub can
      Antonyms:
      release let go encourage activate
    1. verb get someone’s attention
      Synonyms:
      catch engage absorb grip engross fascinate

    سوال‌های رایج arrest

    گذشته‌ی ساده arrest چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده arrest در زبان انگلیسی arrested است.

    شکل سوم arrest چی میشه؟

    شکل سوم arrest در زبان انگلیسی arrested است.

    شکل جمع arrest چی میشه؟

    شکل جمع arrest در زبان انگلیسی arrests است.

    وجه وصفی حال arrest چی میشه؟

    وجه وصفی حال arrest در زبان انگلیسی arresting است.

    سوم‌شخص مفرد arrest چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد arrest در زبان انگلیسی arrests است.

    ارجاع به لغت arrest

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «arrest» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/arrest

    لغات نزدیک arrest

    • - arrearage
    • - arrears
    • - arrest
    • - arresting
    • - arrestment
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.