فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Nick

nɪk nɪk nɪk

گذشته‌ی ساده:

nicked

شکل سوم:

nicked

سوم‌شخص مفرد:

nicks

وجه وصفی حال:

nicking

شکل جمع:

nicks

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

شکستگی، شکاف، دندانه،، خراش، بریدگی، خط، چاک، (چینی و شیشه) پریدگی، لب پریدگی، (فلز) تورفتگی، قری

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

The razor has a bad nick.

تیغ ریش‌تراشی دندانه‌ی بدی دارد.

The cup had many nicks.

فنجان لب‌پریدگی‌های زیادی داشت.

verb - transitive

لب پریده کردن، توانداختن، شکافدار کردن، خراش دادن، (چوب خط را) خط انداختن، دندانه دار کردن، چاکدار کردن، زخم سطحی ایجاد کردن، به طور سطحی اصابت کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

to nick a plate

بشقاب را لب‌پریده‌کردن

to nick a stick of wood

چوب را خطدار کردن

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The bullet nicked his leg.

گلوله به‌طور سطحی به رانش اصابت کرد.

He nicked himself while shaving.

او موقع ریش‌تراشی صورت خود را کمی برید.

verb - transitive

(انگلیس - خودمانی) دزدیدن، بالاکشیدن، بلند کردن، کش رفتن، گران فروختن، تقلب کردن، تیغ زدن

the shopkeeper who regularly nicked his elderly customers

مغازه‌داری که پیوسته مشتریان سالخورده‌ی خود را تیغ می‌زد

noun countable

(انگلیس - خودمانی) زندان، هلفدانی

noun uncountable

موقع بحرانی، سربزنگاه

in the nick of time

در زمان بحرانی

noun countable

(بریتانیایی) (informal) وضعیت، شرایط

in good nick

در شرایطی خوب

verb - transitive

تقلب کردن

verb - intransitive

حدس دقیق زدن، بموقع زدن یا گرفتن

verb - transitive

(انگلیس - خودمانی) بازداشت کردن، توقیف کردن

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد nick

  1. noun, verb chip, scratch
    Synonyms:
    mark cut damage scratch notch dent score scar knock indent slit dint jag mill

Idioms

in the nick of time

درست به‌موقع، سربزنگاه، سروقت، درست به‌هنگام

ارجاع به لغت nick

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «nick» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nick

لغات نزدیک nick

پیشنهاد بهبود معانی