گذشتهی ساده:
scarredشکل سوم:
scarredسومشخص مفرد:
scarsوجه وصفی حال:
scarringشکل جمع:
scarsجای زخم، جای سوختگی، ردِ زخم، جوشگاه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
Burn scars have deformed her face.
آثار سوختگی صورتش را از شکل انداخته است.
smallpox scar
جای آبله
That cut has left a big scar on his chin.
آن بریدگی ردِ زخم بزرگی بر چانهاش باقی گذاشته است.
(روحی) زخم، آسیب، صدمه، داغ
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Her untimely death has left a scar that nothing will ever remove.
داغی که مرگ نابههنگام او باقی گذاشته هرگز زدودنی نیست.
Scars remind us of our past.
زخمها ما را به یاد گذشتهیمان میاندازند.
(در یک مکان) آسیب، سوختگی، تخریب
The scar on the old building revealed the damage caused by a fire.
سوختگی روی ساختمان قدیمی آسیب ناشی از آتشسوزی را آشکار کرد.
The scar on the earth's surface was a reminder of the mining operations that once took place there.
آسیب روی سطح زمین یادآور عملیات معدنکاری بود که زمانی در آنجا انجام میشد.
scars on the table from cigarettes
سوختگیهای روی میز در اثر سیگار
آسیب دیدن، زخمی شدن، جای زخم یا سوختگی باقی گذاشتن، صدمه زدن
The fire scarred the forest for miles.
آتش تا کیلومترها به جنگل آسیب زد.
The surgery scarred her face.
عمل جراحی روی صورت او جای زخم باقی گذاشت.
پرتگاه، صخرهگاه
Climbers often seek out scars to practice their skills on.
کوهنوردان اغلب بهدنبال صخرهگاهی برای تمرین مهارتهای خود هستند.
We scrambled up the scar to get a better view of the valley below.
ما با تلاش از پرتگاه بالا رفتیم تا دید بهتری از درهی زیر داشته باشیم.
خراشیدن، بریدن
Generations of students had scarred the walls of the school.
نسلهای متفاوتی از دانشآموزان دیوارهای دبستان را خراشیده بودند.
The knife scarred the table when it slipped.
وقتی چاقو لیز خورد، میز خراشیده شد.
خوب شدن زخم (ولی جا باقی گذاشتن)، دلمه بستن
جای زخم، محل التیام زخم
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «scar» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/scar