فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Disfigurement

American: ˌdɪsˈfɪɡjərment British: dɪsˈfɪɡəmənt

معنی و نمونه‌جمله

noun

از شکل افتادگی، زشتی، زشت‌سازی، مایه زشتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

the disfigurement of landscape with high walls

زشت‌سازی منظره با ساختن دیوارهای بلند

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد disfigurement

  1. noun a disfiguring abnormality of shape or form
    Synonyms:
    deformity malformation disfiguration defacement

ارجاع به لغت disfigurement

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disfigurement» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/disfigurement

لغات نزدیک disfigurement

پیشنهاد بهبود معانی