زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

Disfigure

dɪsˈfɪɡjər dɪsˈfɪɡə

گذشته‌ی ساده:

disfigured

شکل سوم:

disfigured

سوم‌شخص مفرد:

disfigures

وجه وصفی حال:

disfiguring

معنی disfigure | جمله با disfigure

verb - transitive

از شکل انداختن، بدشکل کردن، بدنما کردن، زشت کردن، بدریخت کردن، خراب کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Vandals disfigured his statue.

خرابکاران مجسمه او را از شکل انداختند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد disfigure

  1. verb make ugly
    Synonyms:
    damage hurt injure mar deface blemish deform distort mangle mutilate scar defile disfashion
    Antonyms:
    beautify decorate adorn ornament

سوال‌های رایج disfigure

گذشته‌ی ساده disfigure چی میشه؟

گذشته‌ی ساده disfigure در زبان انگلیسی disfigured است.

شکل سوم disfigure چی میشه؟

شکل سوم disfigure در زبان انگلیسی disfigured است.

وجه وصفی حال disfigure چی میشه؟

وجه وصفی حال disfigure در زبان انگلیسی disfiguring است.

سوم‌شخص مفرد disfigure چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد disfigure در زبان انگلیسی disfigures است.

ارجاع به لغت disfigure

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disfigure» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/disfigure

لغات نزدیک disfigure

پیشنهاد بهبود معانی