۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Defile

dɪˈfaɪl dɪˈfaɪl

گذشته‌ی ساده:

defiled

شکل سوم:

defiled

سوم‌شخص مفرد:

defiles

وجه وصفی حال:

defiling

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun verb - transitive adverb

آلوده کردن، بی‌حرمت کردن، بی‌عفت کردن، گردنه، رژه رفتن، گذرگاه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

One should not defile a sacred place.

کسی نباید محل مقدسی را نجس کند.

He defiled the honor of his family.

او آبروی خانواده‌ی خود را لکه‌دار کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد defile

  1. verb corrupt, violate
    Synonyms:
    dirty stain abuse pollute degrade dishonor hurt soil contaminate tarnish disgrace shame vitiate besmirch taint smear befoul profane violate adulterate debase molest trash tar desecrate maculate make foul mess up scuzz up seduce deflower rape ravish discolor
    Antonyms:
    clean honor purify hallow cleanse sanctify

سوال‌های رایج defile

گذشته‌ی ساده defile چی میشه؟

گذشته‌ی ساده defile در زبان انگلیسی defiled است.

شکل سوم defile چی میشه؟

شکل سوم defile در زبان انگلیسی defiled است.

وجه وصفی حال defile چی میشه؟

وجه وصفی حال defile در زبان انگلیسی defiling است.

سوم‌شخص مفرد defile چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد defile در زبان انگلیسی defiles است.

ارجاع به لغت defile

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «defile» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/defile

لغات نزدیک defile

پیشنهاد بهبود معانی