گذشتهی ساده:
rapedشکل سوم:
rapedسومشخص مفرد:
rapesوجه وصفی حال:
rapingشکل جمع:
rapesهتک ناموس کردن، تجاوز بناموس کردن، بزوربردن یاگرفتن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the rape of Nayshapoor by the Mongols
چپاول و ویرانسازی نیشابور توسط مغولان
the rape of the northern forests
تخریب جنگلهای شمال
He raped the neighbor's underage daughter.
به دختر خردسال همسایه تجاوز کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «rape» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/rape