با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Depredation

ˌdeprəˈdeɪʃn ˌdeprəˈdeɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun
غارت ،تاراج

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- the depredation of cities by the Mongols
- تاراج شهرها توسط مغولان
- an attempt to lessen the depredations of that widespread disease
- کوشش در کاستن میزان ویرانگری‌های آن بیماری همه‌گیر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد depredation

  1. noun devastation, destruction
    Synonyms: burglary, crime, desecration, desolation, despoiling, laying waste, marauding, pillage, plunder, ransacking, rapine, ravaging, robbery, sacking, spoliation, stealing, theft, wasting
    Antonyms: boon, construction, goodness, miracle, wonder

ارجاع به لغت depredation

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «depredation» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/depredation

لغات نزدیک depredation

پیشنهاد بهبود معانی