فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Burglary

ˈbɜrːɡləri ˈbɜːɡləri

شکل جمع:

burglaries

معنی

noun B2

ورود به ‌خانه‌ای در شب به قصد ارتکاب جرم، دزدی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح مقدماتی

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد burglary

  1. noun stealing from residence, business
    Synonyms:
    theft larceny robbery crime stealing break-in housebreaking breaking and entering heist sting caper pilferage thieving prowl safecracking filching second-story work owl job

ارجاع به لغت burglary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «burglary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/burglary

لغات نزدیک burglary

پیشنهاد بهبود معانی