آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Heist

haɪst haɪst

معنی heist | جمله با heist

noun verb - transitive

بلند کردن، دزدی کردن، دزدی، سرقت، مسلحانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

They were captured during the heist.

در حین سرقت دستگیر شدند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد heist

  1. noun burglary, robbery
    Synonyms:

ارجاع به لغت heist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «heist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/heist

لغات نزدیک heist

پیشنهاد بهبود معانی