شکل جمع:
crimesجنایت، جرم، خلاف، تبهکاری، بزه، عمل غیرقانونی
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
The crime rate is on the rise.
میزان جنایات رو به افزایش است.
Murder is a serious crime.
آدمکشی جرم بزرگی است.
Youth crime has become a major social issue.
بزهکاری نوجوانان به معضل اجتماعی بزرگی تبدیل شده است.
ظلم، کار غلط، اشتباه، گناه، بیانصافی، مایهی تأسف
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Cutting artists’ funding is a cultural crime, some critics argue.
برخی منتقدان معتقدند کاهش بودجهی هنرمندان، ظلم فرهنگی است.
It is a crime to waste good food.
حرام کردن خوراک خوب گناه دارد.
It's a crime that you didn't finish high school!
مایهی تأسف است که شما دبیرستان را تمام نکردید!
اثر جنایی (فیلم، رمان و...)
Streaming platforms invest heavily in crime series.
پلتفرمهای استریم بهشدت روی سریالهای جنایی سرمایهگذاری میکنند.
Nordic authors have reshaped modern crime literature.
نویسندگان اسکاندیناویایی ادبیات جنایی معاصر را دگرگون کردهاند.
مرتکب جنایت (بزه یا جرم) شدن
جرم را پرورش دادن، باعث جرم شدن
موجب جرم/جنایت شدن، باعث جرم/جنایت شدن
مبارزه با جرم و جنایت
آمار جرم و جنایت
نرخ جرم و جنایت
موج جرم و جنایت
مبارزه با جرم و جنایت
مبارزه علیه جرم و جنایت
بزهکاری نوجوانان/اطفال
جرم خرد/خرده جرم
جرم خیابانی
مقابله با جرم/رسیدگی کردن به جرم
هدف قرار دادن جرایم جدی
جرم مرتبط با وسیله نقلیه
مبارزه با جرم و جنایت
نرخ فزاینده جرم و جنایت، افزایش شدید جرم
conduct an investigation into a crime
انجام تحقیقات در مورد یک جرم
کشف اطلاعات در مورد یک جرم / بیرون کشیدن اطلاعات درباره یک جنایت
جنایتکار همیشه گیر میافتد.
حقالسکوت گرفتن، (در مقابل رشوه) از تعقیب قانونی صرفنظر کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «crime» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/crime