آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Infraction

ɪnˈfrækʃn ɪnˈfrækʃn

شکل جمع:

infractions

معنی infraction | جمله با infraction

noun countable uncountable formal

حقوق نقض، شکستن، تخلف، سرپیچی، تخطی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی حقوق

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

Her repeated infraction of the rules led to a suspension.

سرپیچی مکرر او از قوانین منجر به تعلیق وی شد.

She appealed the decision, claiming the infraction was unintentional.

او نسبت به تصمیم اعتراض کرد و ادعا کرد که تخلف غیرعمدی بوده است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد infraction

  1. noun a violation or breach of a rule, law, or regulation that is generally considered less serious than a misdemeanor
    Antonyms:

سوال‌های رایج infraction

شکل جمع infraction چی میشه؟

شکل جمع infraction در زبان انگلیسی infractions است.

ارجاع به لغت infraction

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «infraction» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/infraction

لغات نزدیک infraction

پیشنهاد بهبود معانی