شکل جمع:
errorsخطا، لغزش، اشتباه، غلط
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
This English composition is full of grammatical and spelling errors.
این انشای انگلیسی پر از غلط دستوری و املایی است.
His errors were nepotism and acceptance of gifts.
خطای او پارتیبازی برای خویشاوندان خود و قبول هدایا بود.
He made an error in adding up the bill.
در محاسبهی صورتحساب اشتباه کرد.
He made several major errors.
او چندین اشتباه عمده کرد.
They are hoping to combat error by promoting education.
امیدوارند با ترویج آموزش با جهل پیکار کنند.
to be in error
در اشتباه بودن
an error in judgement
اشتباه در قضاوت
gunnery errors
خطا در تیراندازی (با توپ)
a typographical error
اشتباه چاپی
لغزش فزونگر (اشتباهی که میزان و اهمیت آن در آزمونهای پیدرپی مرتباً بیشتر میشود)، خطای تراکمی
خطای داوری، اشتباه در قضاوت
خطای قضاوت/اشتباه در قضاوت
پی بردن به اشتباهات خود/متوجه اشتباه خود شدن
تشخیص دادن اشتباه/متوجه خطا شدن
آزمایشوخطا، آزمونوخطا
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «error» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/error