فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Boner

ˈboʊnər ˈbəʊnə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    boners

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun slang countable informal
انگلیسی آمریکایی ناپسند کیر شق

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- She touched my boner.
- به کیر شقم دست زد.
- He couldn't hide his embarrassment when he had a boner in the middle of class.
- وقتی وسط کلاس کیر شقش معلوم شد، نتونست خجالتش رو را مخفی کند.
noun countable informal
انگلیسی آمریکایی گاف، اشتباه احمقانه، خیطی
- The journalist's boner of misspelling the mayor's name in the headline was a major embarrassment for the newspaper.
- گاف روزنامه‌نگار در داشتن غلط املایی در نوشتن نام شهردار در تیتر یک شرمساری بزرگ برای روزنامه بود.
- I made a boner by accidentally sending the wrong email to my boss.
- با ارسال تصادفی ایمیل اشتباه به رئیسم، اشتباه احمقانه‌ای کردم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد boner

  1. noun a mistake
    Synonyms:
    error mistake oversight slipup blunder goof-up screw-up boo-boo flub muff bungle gaffe faux pas misstep foulup miscalculation muddle false move miscue blooper whoops flummox bonehead play snafu

ارجاع به لغت boner

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «boner» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/boner

لغات نزدیک boner

پیشنهاد بهبود معانی