آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Bungle

ˈbʌŋɡl ˈbʌŋɡl

گذشته‌ی ساده:

bungled

شکل سوم:

bungled

سوم‌شخص مفرد:

bungles

وجه وصفی حال:

bungling

معنی bungle | جمله با bungle

noun verb - transitive

سرهم‌بندی کردن، سنبل کردن، خراب کردن، خام دستی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

The engineers bungled the job.

مهندسان آن کار را سمبل کردند.

He bungled anything he ever attempted.

به هر کاری که دست زد خرابش کرد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a bureaucratic bungle

اشتباه‌کاری اداری

He is a bungler.

او آدمی شوتی (دست و پاچلفتی) است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد bungle

  1. verb blunder, mess up

سوال‌های رایج bungle

گذشته‌ی ساده bungle چی میشه؟

گذشته‌ی ساده bungle در زبان انگلیسی bungled است.

شکل سوم bungle چی میشه؟

شکل سوم bungle در زبان انگلیسی bungled است.

وجه وصفی حال bungle چی میشه؟

وجه وصفی حال bungle در زبان انگلیسی bungling است.

سوم‌شخص مفرد bungle چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد bungle در زبان انگلیسی bungles است.

ارجاع به لغت bungle

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bungle» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bungle

لغات نزدیک bungle

پیشنهاد بهبود معانی