فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Bunghole

معنی و نمونه‌جمله

noun

سوراخ شکم خمره یا بشکه، (عامیانه) سوراخ مقعد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

He lifted the keg and began drinking from the bunghole.

او بشکه را بلند کرد و از سوراخ آن شروع به نوشیدن کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت bunghole

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bunghole» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bunghole

لغات نزدیک bunghole

پیشنهاد بهبود معانی