سوراخ شکم خمره یا بشکه، (عامیانه) سوراخ مقعد
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He lifted the keg and began drinking from the bunghole.
او بشکه را بلند کرد و از سوراخ آن شروع به نوشیدن کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «bunghole» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bunghole