گذشتهی ساده:
spoiltشکل سوم:
spoiltسومشخص مفرد:
spoilsوجه وصفی حال:
spoilingهمچنین در حالت گذشته میتوان از spoiled بهجای spoilt استفاده کرد.
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
خراب کردن دوستی/ از بین بردن دوستی
اشتهای کسی را کور کردن
(برای چیزی بهویژه جنگ و مرافعه) آماده بودن، بیصبری کردن
آنقدر چیز خوب برای گزینش داشتن که از گزینش عاجز بودن
too many cooks spoil the broth
ماما که دو تا شد سر بچه کج درمیآید، آشپز که دو تا شد آش یا شور میشود یا بینمک
آشپز که دو تا شد آش شور میشود
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «spoil» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/spoil