گذشتهی ساده:
sulliedشکل سوم:
sulliedسومشخص مفرد:
sulliesوجه وصفی حال:
sullyingآلوده شدن، لکهدار کردن، کثافت، آلودگی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His cruelties sullied his name.
ظلمهای او نامش را لکهدار کرد.
گذشتهی ساده sully در زبان انگلیسی sullied است.
شکل سوم sully در زبان انگلیسی sullied است.
وجه وصفی حال sully در زبان انگلیسی sullying است.
سومشخص مفرد sully در زبان انگلیسی sullies است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sully» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sully