آخرین به‌روزرسانی:

انگشت به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

نام بندهای انتهایی دست و پا

فونتیک فارسی

angosht
اسم

finger, toe, digit, digit-, dactylo-, -dactyly

انگشت او بریده و خونی بود.

His finger was cut and bloody.

دردی دائم در انگشت پایم

a gnawing pain in my toe

معیار تقریبی طول

فونتیک فارسی

angosht
اسم

an approximate yardstick for length

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
مقدار کم

فونتیک فارسی

angosht
اسم

bit, a small amount, a pinch, tad

یک سر انگشت نمک

a pinch of salt

او سر انگشت شکر به قهوه‌اش اضافه کرد.

She added a small amount of sugar to her coffee.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد انگشت

  1. مترادف:
    اصبع کلیک
  1. مترادف:
    انقوزه صمغ

سوال‌های رایج انگشت

انگشت به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «انگشت» در زبان انگلیسی به finger ترجمه می‌شود.

انگشت به هر یک از بخش‌های باریک و متحرک دست گفته می‌شود که به انسان امکان گرفتن، لمس کردن و انجام حرکات دقیق را می‌دهد. انسان معمولاً پنج انگشت در هر دست دارد که شامل شست، اشاره، وسط، حلقه و کوچک است.

هر انگشت از چند بند یا مفصل تشکیل شده و توسط عضلات و تاندون‌ها کنترل می‌شود.

انگشت‌ها نقش بسیار مهمی در زندگی روزمره دارند؛ آن‌ها به ما کمک می‌کنند تا اشیاء را بگیریم، بنویسیم، تایپ کنیم و کارهای ظریف و هنری انجام دهیم. علاوه بر دست، پا نیز انگشت دارد که به حفظ تعادل و حرکت کمک می‌کند، اما وقتی بدون توضیح می‌گوییم «انگشت» معمولاً منظور انگشت دست است.

در فرهنگ‌ها و زبان‌های مختلف، انگشت‌ها ممکن است نمادهای خاصی داشته باشند؛ مثلاً انگشت اشاره برای نشان دادن یا تاکید استفاده می‌شود و شست به معنای تأیید یا خوب بودن است. همچنین، بیماری‌ها و آسیب‌های مختلف می‌توانند روی انگشت‌ها تأثیر بگذارند و بر عملکرد آن‌ها اثر بگذارند.

انگشت‌ها از اعضای کلیدی بدن هستند که بدون آن‌ها انجام بسیاری از کارهای روزمره دشوار یا غیرممکن می‌شود.

ارجاع به لغت انگشت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «انگشت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/انگشت

لغات نزدیک انگشت

پیشنهاد بهبود معانی