آیکن بنر

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! همه‌شون در فست‌دیکشنری مرتب شدن

زمان‌های انگلیسی رو قاطی نکن! گرامر زمان‌ها در Fastdic

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Debauch

dɪˈbɔːt͡ʃ dɪˈbɔːt͡ʃ

معنی debauch | جمله با debauch

noun verb - transitive adverb

هرزگی، هرزه کردن، فاسد کردن، الواطی کردن، عیاشی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

He debauched the daughter of one of the villagers.

او دختر یکی از روستاییان را از راه به در کرد.

They went on a drunken debauch for three full days.

سه روز آزگار بدمستی و عیاشی کردند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد debauch

ارجاع به لغت debauch

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «debauch» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/debauch

لغات نزدیک debauch

پیشنهاد بهبود معانی