با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Demoralize

dɪˈmɔː- / / dɪˈmɑː- dɪˈmɒrəlaɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    demoralized
  • شکل سوم:

    demoralized
  • سوم‌شخص مفرد:

    demoralizes
  • وجه وصفی حال:

    demoralizing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive
(روحیه را) خراب کردن یا تضعیف کردن، دلسرد کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- The death of the officer demoralized the soldiers.
- کشته شدن افسر روحیه سربازان را خراب کرد.
- a bunch of demoralized people with no hope for their country's future
- گروهی مردم ضعیف‌النفس که امیدی به آینده‌ی کشورشان ندارند
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد demoralize

  1. verb depress, unnerve
    Synonyms: abash, blow out, blow up, chill, cripple, damp, dampen, daunt, debilitate, deject, disarrange, disconcert, discountenance, discourage, dishearten, disorder, disorganize, disparage, dispirit, disturb, embarrass, enfeeble, get to, jumble, muddle, nonplus, psych out, rattle, sap, send up, shake, snarl, take apart, take steam out, undermine, unglue, unman, unsettle, unzip, upset, weaken
    Antonyms: boost, comfort, encourage, uplift
  2. verb corrupt, pervert
    Synonyms: bastardize, bestialize, brutalize, debase, debauch, deprave, lower, vitiate, warp
    Antonyms: make good, moralize, purify

ارجاع به لغت demoralize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «demoralize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/demoralize

لغات نزدیک demoralize

پیشنهاد بهبود معانی