to be torn, to go to pieces, to be rent, to wear out, to snap, to be cut
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
در این پاکت پاره شده است.
The flap of this envelope is torn.
اگر از این کفشها مراقبت نکنی، زود پاره میشوند.
These shoes will wear out quickly if you don't take care of them.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «پاره شدن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/پاره شدن