آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Demonstrator

ˈdemənstreɪt̬ər ˈdemənstreɪtə

معنی demonstrator | جمله با demonstrator

noun countable

اثبات‌کننده، حالی‌کننده، نشان‌دهنده، معترض

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

Five of the demonstrators were arrested.

پنج نفر از تظاهرکنندگان بازداشت شدند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد demonstrator

  1. noun protester
    Synonyms:
    protester objector marcher striker troublemaker agitator dissenter picketer disrupter revolter rioter revolutionary boycotter radical

لغات هم‌خانواده demonstrator

ارجاع به لغت demonstrator

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «demonstrator» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/demonstrator

لغات نزدیک demonstrator

پیشنهاد بهبود معانی