با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Striker

ˈstraɪkər ˈstraɪkə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    strikers

معنی‌ها و نمونه‌جمله

  • noun countable C1
    (فوتبال) شوت کن، گلزن، مهاجم، بازیکن خط حمله
    • - The striker flicked the ball into the back of the net.
    • - مهاجم توپ را به پشت دروازه فرستاد.
  • noun countable
    کوبشگر، کوبنده، ضربه زننده
  • noun countable
    شاگرد آهنگر، چکش زن، پتک زن
  • noun countable
    (ناقوس و زنگ) چکش، زبانه
  • noun countable
    ساعت زنگی
  • noun countable
    سوزن
  • noun countable
    اعتصابگر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد striker

  1. noun Someone who hits
    Synonyms: worker on strike, holdout, turnout, hitter, walk-outer, sit-downer

لغات هم‌خانواده striker

ارجاع به لغت striker

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «striker» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/striker

لغات نزدیک striker

پیشنهاد بهبود معانی