آخرین به‌روزرسانی:

Turnout

ˈtɜrːnaʊt ˈtɜːnaʊt

شکل جمع:

turnouts

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

تعداد حضار، شرکت‌کنندگان، رأی‌دهندگان

The turnout at the concert exceeded all expectations.

تعداد شرکت‌کنندگان در کنسرت فراتر از انتظار بود.

The turnout for the local elections was surprisingly low this year.

تعداد رأی‌دهندگان در انتخابات محلی به‌طرز شگفت‌آوری پایین بود.

noun countable

بخش عریض جاده (که معمولاً خودروها برای پارک کردن استفاده می‌کنند)، خط مجال، خروجی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The map clearly indicated the location of the turnout for easier navigation.

نقشه به‌وضوح محل خروجی را برای ناوبری آسان‌تر نشان داد.

The turnout on the highway allowed us to stop and enjoy the scenic view.

بخش عریض جاده در بزرگراه به ما اجازه داد تا توقف کنیم و از منظره‌ی زیبا لذت ببریم.

noun countable

کالسکه و اسب

The elegant turnout at the parade impressed everyone in attendance.

کالسکه‌ی زیبا در این رژه، همه‌ی حضار را تحت‌تأثیر قرار داد.

The royal family's turnout was the highlight of the annual event.

کالسکه و اسب خانواده‌ی سلطنتی از نقاط برجسته‌ی این رویداد سالانه بود.

noun countable

تجهیزات، اسباب

The new turnout has improved our team's efficiency during operations.

تجهیزات جدید باعث افزایش کارایی تیم ما در حین عمل‌ها شده است.

Proper maintenance of turnout extends its lifespan.

نگهداری مناسب از اسباب طول‌ عمرشان را افزایش می‌دهد.

noun countable

میزان تولید، تولید خالص

The corn's turnout exceeded all expectations.

میزان تولید ذرت بیشتر از حد انتظار بود.

The farmers were pleased with the high turnout this season.

کشاورزان از میزان بالای تولید خالص این فصل راضی بودند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد turnout

  1. noun group assembling for event
    Synonyms:
    crowd gathering assembly audience attendance number group congregation assemblage throng gate
  1. noun amount produced
    Synonyms:
    production output product volume yield aggregate turnover productivity quota outturn
    Antonyms:
    source resource origin

ارجاع به لغت turnout

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «turnout» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/turnout

لغات نزدیک turnout

پیشنهاد بهبود معانی