شکل جمع:
audiencesحضار، گردآمدگان، پیامگیران، (رادیو و غیره) شنوندگان، مخاطب، (فیلم و نمایش و غیره) تماشاگران، تماشاچیان، بینندگان، (کتاب و روزنامه و غیره) خوانندگان
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
The audience liked his speech.
حضار از نطق او خوششان آمد.
A writer should always consider his audience.
نویسنده باید همیشه خوانندهی خود را مد نظر داشته باشد.
شرفیابی، باریابی، بارعام،به حضور رسیدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He finally had an audience with the prime minister.
بالأخره نزد نخستوزیر شرفیاب شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «audience» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/audience