آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۴ آبان ۱۴۰۴

    Interview

    ˈɪnt̬ərvjuː ˈɪntəvjuː

    گذشته‌ی ساده:

    interviewed

    شکل سوم:

    interviewed

    سوم‌شخص مفرد:

    interviews

    وجه وصفی حال:

    interviewing

    شکل جمع:

    interviews

    معنی interview | جمله با interview

    noun countable B1

    مصاحبه (شغلی یا تحصیلی)

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی متوسط

    مشاهده

    I had been invited for an interview.

    از من برای مصاحبه دعوت به عمل آمده بود.

    He was very nervous before his interview for the university scholarship.

    او پیش‌از مصاحبه‌ی بورسیه‌ی دانشگاه بسیار مضطرب بود.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a job interview

    مصاحبه برای شغل

    noun countable B1

    مصاحبه (خبری، رسانه‌ای)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    The journalist prepared a list of questions before the live interview.

    خبرنگار پیش‌از مصاحبه‌ی زنده، فهرستی از پرسش‌ها آماده کرد.

    The president appeared calm and confident during the interview.

    رئیس‌جمهور درطول مصاحبه، آرام و بااعتماد‌به‌نفس ظاهر شد.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    a press interview

    مصاحبه‌ی مطبوعاتی

    noun countable

    بازجویی، جلسه‌ی بازپرسی

    After a long interview, the officers decided to release him on bail.

    پس‌از بازجویی طولانی، مأموران تصمیم گرفتند او را با قرار وثیقه آزاد کنند.

    The police conducted a second interview to clarify his statement.

    پلیس برای روشن کردن اظهاراتش، بازجویی دومی انجام داد.

    verb - transitive B1

    مصاحبه کردن، از کسی مصاحبه گرفتن

    He interviewed job applicants.

    او با متقاضیان کار مصاحبه کرد.

    He interviewed the prime minister.

    او با نخست‌وزیر مصاحبه کرد.

    verb - intransitive

    مصاحبه شدن، در مصاحبه شرکت کردن، مصاحبه دادن

    Hundreds of students interviewed for a place in the medical program.

    صدها دانشجو برای پذیرش در برنامه‌ی پزشکی مصاحبه دادند.

    After graduating, I interviewed for a teaching job at my old school.

    بعداز فارغ‌التحصیلی، برای شغل تدریس، در مدرسه‌ی سابقم مصاحبه دادم.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد interview

    1. noun questioning and evaluation
      Synonyms:
      meeting talk communication conversation dialogue hearing examination consultation statement record account oral audience conference call parley press conference call back cattle call
    1. verb ask questions and evaluate
      Synonyms:
      question examine interrogate quiz consult talk to talk sound out converse get opinion hold inquiry give oral examination get for the record

    Collocations

    job interview

    مصاحبه‌ی شغلی، مصاحبه‌ی کاری

    interview exclusive

    مصاحبه اختصاصی

    interview in-depth

    مصاحبه عمیق، مصاحبه تفصیلی

    لغات هم‌خانواده interview

    • noun
      interview, interviewee, interviewer
    • verb - intransitive
      interview

    سوال‌های رایج interview

    گذشته‌ی ساده interview چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده interview در زبان انگلیسی interviewed است.

    شکل سوم interview چی میشه؟

    شکل سوم interview در زبان انگلیسی interviewed است.

    شکل جمع interview چی میشه؟

    شکل جمع interview در زبان انگلیسی interviews است.

    وجه وصفی حال interview چی میشه؟

    وجه وصفی حال interview در زبان انگلیسی interviewing است.

    سوم‌شخص مفرد interview چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد interview در زبان انگلیسی interviews است.

    ارجاع به لغت interview

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «interview» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/interview

    لغات نزدیک interview

    • - intervertebral
    • - intervertebral disk
    • - interview
    • - interview exclusive
    • - interview in-depth
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.