آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Interview

ˈɪnt̬ərvjuː ˈɪntəvjuː

گذشته‌ی ساده:

interviewed

شکل سوم:

interviewed

سوم‌شخص مفرد:

interviews

وجه وصفی حال:

interviewing

شکل جمع:

interviews

معنی interview | جمله با interview

noun countable B1

مصاحبه (شغلی یا تحصیلی)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی متوسط

مشاهده

I had been invited for an interview.

از من برای مصاحبه دعوت به عمل آمده بود.

He was very nervous before his interview for the university scholarship.

او پیش‌از مصاحبه‌ی بورسیه‌ی دانشگاه بسیار مضطرب بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a job interview

مصاحبه برای شغل

noun countable B1

مصاحبه (خبری، رسانه‌ای)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

The journalist prepared a list of questions before the live interview.

خبرنگار پیش‌از مصاحبه‌ی زنده، فهرستی از پرسش‌ها آماده کرد.

The president appeared calm and confident during the interview.

رئیس‌جمهور درطول مصاحبه، آرام و بااعتماد‌به‌نفس ظاهر شد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a press interview

مصاحبه‌ی مطبوعاتی

noun countable

بازجویی، جلسه‌ی بازپرسی

After a long interview, the officers decided to release him on bail.

پس‌از بازجویی طولانی، مأموران تصمیم گرفتند او را با قرار وثیقه آزاد کنند.

The police conducted a second interview to clarify his statement.

پلیس برای روشن کردن اظهاراتش، بازجویی دومی انجام داد.

verb - transitive B1

مصاحبه کردن، از کسی مصاحبه گرفتن

He interviewed job applicants.

او با متقاضیان کار مصاحبه کرد.

He interviewed the prime minister.

او با نخست‌وزیر مصاحبه کرد.

verb - intransitive

مصاحبه شدن، در مصاحبه شرکت کردن، مصاحبه دادن

Hundreds of students interviewed for a place in the medical program.

صدها دانشجو برای پذیرش در برنامه‌ی پزشکی مصاحبه دادند.

After graduating, I interviewed for a teaching job at my old school.

بعداز فارغ‌التحصیلی، برای شغل تدریس، در مدرسه‌ی سابقم مصاحبه دادم.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد interview

  1. verb ask questions and evaluate
    Synonyms:
    question examine interrogate quiz consult talk to talk sound out converse get opinion hold inquiry give oral examination get for the record

Collocations

job interview

مصاحبه‌ی شغلی، مصاحبه‌ی کاری

interview exclusive

مصاحبه اختصاصی

interview in-depth

مصاحبه عمیق، مصاحبه تفصیلی

لغات هم‌خانواده interview

  • verb - intransitive
    interview

سوال‌های رایج interview

گذشته‌ی ساده interview چی میشه؟

گذشته‌ی ساده interview در زبان انگلیسی interviewed است.

شکل سوم interview چی میشه؟

شکل سوم interview در زبان انگلیسی interviewed است.

شکل جمع interview چی میشه؟

شکل جمع interview در زبان انگلیسی interviews است.

وجه وصفی حال interview چی میشه؟

وجه وصفی حال interview در زبان انگلیسی interviewing است.

سوم‌شخص مفرد interview چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد interview در زبان انگلیسی interviews است.

ارجاع به لغت interview

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «interview» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/interview

لغات نزدیک interview

پیشنهاد بهبود معانی