فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Job Interview
شکل جمع:
job interviewsمعنی و نمونه‌جمله‌ها
collocation
noun
countable
مصاحبه‌ی شغلی، مصاحبه‌ی کاری
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The job interview went better than he expected.
مصاحبه‌ی شغلی از آنچه او انتظار داشت بهتر پیش رفت.
He felt nervous before his job interview.
او قبل‌از مصاحبه‌ی کاری خود احساس نگرانی می‌کرد.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
They scheduled the job interview for next week.
آن‌ها مصاحبه‌ی شغلی را برای هفته‌ی آینده برنامه‌ریزی کردند.
مترادف و متضاد job interview
-
noun a formal meeting at which someone is asked questions in order to find out if they are suitable for a post of employment
ارجاع به لغت job interview
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «job interview» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/job-interview
لغات نزدیک job interview
- - job creation
- - job description
- - job interview
- - job loss
- - job losses