با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Job Loss

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation noun countable uncountable
اقتصاد از دست دادن شغل، از دست دادن کار
- Job loss can lead to financial instability.
- از دست دادن شغل می‌تواند به بی‌ثباتی مالی منجر شود.
- Job loss can have lasting negative effects on an individual's mental health.
- از دست دادن شغل می‌تواند اثرات منفی ماندگاری بر سلامت روان فرد داشته باشد.
- Job loss rates soared during the economic downturn.
- نرخ از دست دادن شغل در دوران رکود اقتصادی افزایش یافت.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد job loss

  1. noun a situation in which people lose their jobs

ارجاع به لغت job loss

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «job loss» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ مهر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/job-loss

لغات نزدیک job loss

پیشنهاد بهبود معانی