فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Sputum

ˈspjuːtəm ˈspjuːtəm
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
تف، بزاق، خلط سینه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد sputum

  1. noun expectorated matter; saliva mixed with discharges from the respiratory passages; in ancient and medieval physiology it was believed to cause sluggishness
    Synonyms:
    phlegm

ارجاع به لغت sputum

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «sputum» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sputum

لغات نزدیک sputum

پیشنهاد بهبود معانی