گذشتهی ساده:
questionedشکل سوم:
questionedسومشخص مفرد:
questionsوجه وصفی حال:
questioningشکل جمع:
questionsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
bring (something) into question
موردبحث یا توجه قرار دادن، پیش کشیدن، پرسشپذیر کردن
call (something) into question
(بهویژه ازنظر اخلاقی) موردتردید قرار دادن، زیر سؤال بردن
موردبحث، مذکور، فوقالذکر
نامعلوم، قابلبحث، شایستهی بررسی
غیرممکن
غیرممکن است
بیچونوچرا، بیمعطلی، مطیعانه
بدون ثابت کردن چیزی آن را صادق فرض کردن و مبنای استدلال یا اظهار بعدی قرار دادن
نامربوط به موضوع مورد بحث
بدون شک، بدون تردید
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «question» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/question