آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Pry

praɪ praɪ

گذشته‌ی ساده:

pried

شکل سوم:

pried

سوم‌شخص مفرد:

pries

وجه وصفی حال:

prying

معنی pry | جمله با pry

noun adverb

بادقت نگاه کردن، کاوش کردن، فضولانه نگاه کردن، با دیلم یا اهرم بلند کردن، اهرم، دیلم، کنجکاوی، فضولی، فضول

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

I pried open the box with an iron bar.

جعبه را به کمک میله‌ی آهنی باز کردم.

Thieves pried the window open.

دزدان پنجره را (بهزور) باز کردند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

You can't pry money out of a miser.

از خسیس با منقاش هم نمی‌شود پول در کشید.

They got him drunk and pried all the information out of him.

او را مست کردند و همه‌ی اطلاعات را از او در کشیدند.

She pried into every corner of my house.

کنجکاوانه به هر گوشه‌ی خانه‌ی من نگاه کرد.

He likes to pry into other people's affairs.

او دوست دارد سر از کار دیگران در بیاورد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد pry

  1. verb interfere in someone else’s business
    Synonyms:
    Antonyms:

سوال‌های رایج pry

گذشته‌ی ساده pry چی میشه؟

گذشته‌ی ساده pry در زبان انگلیسی pried است.

شکل سوم pry چی میشه؟

شکل سوم pry در زبان انگلیسی pried است.

وجه وصفی حال pry چی میشه؟

وجه وصفی حال pry در زبان انگلیسی prying است.

سوم‌شخص مفرد pry چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد pry در زبان انگلیسی pries است.

ارجاع به لغت pry

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pry» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pry

لغات نزدیک pry

پیشنهاد بهبود معانی