آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Lever

    ˈlevər ˈlevər ˈliːvə

    گذشته‌ی ساده:

    levered

    شکل سوم:

    levered

    سوم‌شخص مفرد:

    levers

    وجه وصفی حال:

    levering

    شکل جمع:

    levers

    معنی lever | جمله با lever

    noun adverb countable

    اهرم، دسته

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده
    noun adverb countable

    اهرم، دیلم، اهرم کردن، با اهرم بلند کردن،با اهرم تکان دادن (با over و up وغیره)، تبدیل به اهرم کردن، (در ترازو و غیره) شاهین، میله، میله اهرم

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    Give me a long enough lever and I will lift the world.

    به من اهرمی بده که درازای کافی داشته باشد و من جهان را (با آن) بلند خواهم کرد.

    I levered the big rock into position.

    با اهرم سنگ بزرگ را در جای خود قرار دادم.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    They used food as a lever to make the prisoners obedient.

    از خوراک به‌عنوان وسیله‌ای برای مطیع ساختن زندانیان استفاده کردند.

    They are trying to lever him out of his job as head of the company.

    دارند می‌کوشند با اعمال فشار او را از شغل ریاست شرکت بردارند.

    Pull the lever and the machine will start.

    دسته را بکش، موتور روشن می‌شود.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد lever

    1. noun a flat metal tumbler in a lever lock
      Synonyms:
      tool machine bar arm jack advantage pry crowbar lifter leverage jimmy pry bar crow binder pinch bar prise pedal treadle handspike peavy peavey prying bar lever tumbler lam
    1. verb to move or force, especially in an effort to get something open; :
      Synonyms:
      pry jimmy prise prize

    سوال‌های رایج lever

    گذشته‌ی ساده lever چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده lever در زبان انگلیسی levered است.

    شکل سوم lever چی میشه؟

    شکل سوم lever در زبان انگلیسی levered است.

    شکل جمع lever چی میشه؟

    شکل جمع lever در زبان انگلیسی levers است.

    وجه وصفی حال lever چی میشه؟

    وجه وصفی حال lever در زبان انگلیسی levering است.

    سوم‌شخص مفرد lever چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد lever در زبان انگلیسی levers است.

    ارجاع به لغت lever

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «lever» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/lever

    لغات نزدیک lever

    • - leveling rod (or staff)
    • - leveller
    • - lever
    • - leverage
    • - leveraged buyout
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    oleate safecracker fluffy gutter press dislikable by default misogynistic miss the boat moisturize molasses monetary monetization moon over more or less motherless مبدأ غلط منشا گذاشتن سطل خوراک خوراکی بشقاب صبر صبور گزند دنبال کردن منظور مغازه صبح
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.