با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Pedal

ˈpedl ˈpedl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    pedalled
  • شکل سوم:

    pedalled
  • سوم شخص مفرد:

    pedals
  • وجه وصفی حال:

    pedalling
  • شکل جمع:

    pedals

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun adjective adverb countable B2
    (در دوچرخه و چرخ خیاطی و غیره) رکاب، جاپایی، پدال، پایی، وابسته به رکاب، پازدن، رکاب زدن
    • - gas pedal
    • - (اتومبیل) پدال گاز
    • - a piano pedal
    • - جاپایی پیانو
    • - a pedal triangle
    • - مثلث پادکی
    • - Pedal a bit faster!
    • - کمی تندتر پا بزن!
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد pedal

  1. noun A lever that is operated with the foot
    Synonyms: treadle, foot lever, brake, pedal-keyboard, clutch, pedal-point, foot-feed, gas feed, accelerator, foot pedal
  2. verb Ride a bicycle
    Synonyms: treadle, operate, control, accelerate, bicycle, clutch, brake, work, cycle, bike, wheel

ارجاع به لغت pedal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pedal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/pedal

لغات نزدیک pedal

پیشنهاد بهبود معانی