امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Come Out

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

phrasal verb B1
1- آشکار شدن، واضح شدن 2- (برای فروش یا بازرسی و غیره) ارائه شدن 3- پاگشا کردن، (رسماً به اجتماع) معرفی کردن (به ویژه دختر دم بخت را) 4- (به پایان یا به نتیجه و غیره) رسیدن 5- (در مورد همجنس‌بازان) ترجیح جنسی خود را اعلام کردن (come out of the closet هم می‌گوی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد come out

  1. verb make public
    Synonyms:
    appear be announced be brought out be disclosed be divulged be exposed be issued be made known be promulgated be published be released be reported be revealed break debut get out leak out transpire
    Antonyms:
    hide
  1. verb conclude
    Synonyms:
    end result terminate transpire

ارجاع به لغت come out

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «come out» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/come-out

لغات نزدیک come out

پیشنهاد بهبود معانی