گذشتهی ساده:
came outشکل سوم:
come outسومشخص مفرد:
comes outوجه وصفی حال:
coming outانگلیسی بریتانیایی بیرون رفتن، گردش رفتن، مهمانی رفتن، دورهمی رفتن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کاربردی فوق متوسط
They came out with us to the park and we had a great time.
آنها با ما به پارک آمدند و خیلی خوش گذشت.
He doesn’t usually come out for parties, but this time he agreed.
او معمولاً به مهمانی نمیرود، اما این بار قبول کرد.
منتشر شدن، عرضه شدن، به بازار آمدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Their first album came out in 2010 and became very popular.
اولین آلبوم آنها در سال ۲۰۱۰ به بازار آمد و بسیار محبوب شد.
The magazine comes out every Friday.
این مجله هر جمعه منتشر میشود.
بیرون آمدن، نمایان شدن، پدیدار شدن، ظاهر شدن (ماه، خورشید و ستارهها)
As the fog lifted, the sun came out and warmed the ground.
وقتی مه کنار رفت، خورشید ظاهر شد و زمین را گرم کرد.
The children cheered when the rainbow came out after the rain.
بچهها وقتی رنگینکمان پساز باران پدیدار شد، خوشحال شدند.
فاش شدن، برملا شدن، آشکار شدن، علنی شدن، رو شدن
It finally came out that the company had been cheating its customers.
سرانجام علنی شد که آن شرکت مشتریانش را فریب میداده است.
When the truth came out, everyone was shocked.
وقتی حقیقت آشکار شد، همه شوکه شدند.
اعلام شدن، منتشر شدن، بیرون آمدن، صادر شدن (نتایج، بیانیهها و...)
The official statement came out after the meeting ended.
بیانیهی رسمی، پساز پایان جلسه صادر شد.
The final decision will come out next week.
تصمیم نهایی هفتهی آینده اعلام خواهد شد.
آشکار کردن، اعلام کردن، افشا کردن، علنی کردن (هویت یا گرایش جنسی)
He came out as transgender during a public interview.
او در مصاحبهای عمومی هویت خود را بهعنوان ترنس افشا کرد.
She finally came out to her parents after years of hiding.
او بعداز سالها پنهانکاری سرانجام هویت خود را برای والدینش آشکار کرد.
از کار درآمدن، نتیجه دادن، حاصل شدن، عاقبت داشتن، بیرون آمدن (با وضعیت خاص)
The project came out better than we expected.
پروژه بهتر از آنچه انتظار داشتیم نتیجه داد.
He came out of the negotiation with more power than before.
او از مذاکره با قدرتی بیشتر از قبل بیرون آمد.
پاک شدن، از بین رفتن، زدوده شدن، محو شدن (کثیفی، لکه و...)
I hope the grease mark will come out in the wash.
امیدوارم لکهی چربی با شستوشو محو شود.
The mud came out after I washed the shirt twice.
بعداز اینکه پیراهن را دوبار شستم، گلولای پاک شد.
واضح افتادن، درست ظاهر شدن، خوب در آمدن، مشخص بودن (عکس)
Your smile really came out nicely in this shot.
لبخندت در این عکس واقعاً خوب افتاده است.
Most of the wedding pictures came out beautifully.
بیشتر عکسهای عروسی خیلی خوب در آمدند.
موضع گرفتن، اعلام کردن نظر، اظهار نظر کردن، نظر خود را علنی کردن
The community leaders came out strongly in favor of the project.
رهبران جامعه بهشدت در حمایت از این پروژه موضع گرفتند.
The organization came out in favor of stricter environmental laws.
آن سازمان در حمایت از قوانین سختگیرانهتر زیستمحیطی اظهار نظر کرد.
از دهان خارج شدن، بیان شدن، ادا شدن، جور خاصی درآمدن، گفته شدن
Sometimes what you think doesn’t come out clearly in words.
گاهی آنچه فکر میکنی بهروشنی در قالب کلمات بیان نمیشود.
The joke came out funnier than I expected.
شوخیام خندهدارتر از آنچه انتظار داشتم از کار درآمد.
انگلیسی بریتانیایی دست از کار کشیدن، اعتصاب کردن، کار را خواباندن، بیرون آمدن (برای اعتراض)
The miners came out when safety concerns were ignored.
کارگران معدن وقتی نگرانیهای ایمنی نادیده گرفته شد، اعتصاب کردند.
Union members came out to demand better working conditions.
اعضای اتحادیه برای مطالبهی شرایط کاری بهتر دست از کار کشیدند.
شکوفه دادن، شکفتن، باز شدن، گل دادن
New buds are coming out after the rain.
بعداز باران، جوانههای تازه درحال شکوفه دادن هستند.
When the tulips came out, the garden looked beautiful.
وقتی لالهها باز شدند، باغ زیبا شد.
از کما بیرون آمدن / به هوش آمدن
بسیار کهنه و قدیمی بودن (به طور تمسخر آمیز)، مال عهد دقیانوس بودن
تمایل جنسی خود را آشکار کردن
(عامیانه) 1- دیر یا زود معلوم شدن 2- خود به خود معین یا حل شدن
از لاک خود بیرون آمدن، برونگرا شدن، اجتماعیتر شدن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «come out» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مهر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/come-out