صفت تفضیلی:
more windyصفت عالی:
most windyآبوهوا بادی، بادخیز، پرباد
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی آبوهوا
The town is located in a windy area near the mountains.
آن شهر در منطقهای بادخیز در نزدیکی کوهها قرار دارد.
We had to cancel the picnic due to the unexpectedly windy weather.
بهخاطر هوای غیرمنتظرهی بادی مجبور شدیم پیکنیک را لغو کنیم.
a windy day
یک روز پر باد
a windy desert
یک صحرای بادخیز
نفاخ، گازدار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Beans and cabbage are known to be windy foods.
لوبیا و کلم از غذاهای نفاخ شناخته میشوند.
After the heavy meal, she complained of a windy discomfort in her stomach.
پساز آن وعدهی سنگین، از احساس ناراحتی ناشی از گاز معده شکایت کرد.
پرگو، درازگو، لفاظ، پرحرف، پرمدعا، گزافگو
His windy speech was full of grand promises and little substance.
سخنرانی پرمدعای او پر از وعدههای بزرگ و بدون محتوا بود.
That windy politician spoke for an hour but said nothing of value.
آن سیاستمدار پرحرف یک ساعت صحبت کرد، اما حرف ارزشمندی نزد.
پوچ، توخالی، بیمحتوا، بیارزش، بیپایهواساس
Windy promises might win applause, but they don’t solve problems.
وعدههای پوچ ممکن است تشویق جمعیت را بهدنبال داشته باشند، اما مشکلی را حل نمیکنند.
The CEO’s windy remarks gave no clear direction about the company’s future.
اظهارات بیپایهواساس مدیرعامل هیچ جهتگیری روشنی دربارهی آیندهی شرکت ارائه نکرد.
صفت تفضیلی windy در زبان انگلیسی more windy است.
صفت عالی windy در زبان انگلیسی most windy است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «windy» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/windy