وزش (باد)، دمش، جریان هوا
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The blowing of the wind rustled the leaves in the trees.
وزش باد برگهای درختان را به صدا در میآورد.
The blowing of the air conditioner provided relief from the summer heat.
وزش باد کولر باعث رهایی از گرمای تابستان شد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «blowing» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blowing