فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Blowhole

ˈbloʊhoʊl ˈbləʊhəʊl

معنی‌ها

noun

سوراخ بینی نهنگ (که در فرق سر آن قرار دارد)

noun

(به‌ویژه در گدازه‌ی آتشفشانی) سوراخی که هوا و گاز از آن به خارج راه می‌یابد، مفر، دررو

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
noun

(در دریای یخ‌زده) سوراخی در یخ که پستانداران (مثل نهنگ) برای تنفس گرد آن می‌آیند

noun

دیگ جن (شکافی در صخره‌های ساحلی که هنگام خوردن موج به ساحل آب از آن فوران می‌کند )

noun

(در ریخته‌گری و فلزکاری) مک (حباب‌های ریز هوا در سطح فلز)، حبابچه

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد blowhole

  1. noun a hole for the escape of gas or air
    Synonyms:
    vent vent hole venthole

ارجاع به لغت blowhole

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «blowhole» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blowhole

لغات نزدیک blowhole

پیشنهاد بهبود معانی