سوراخ بینی نهنگ (که در فرق سر آن قرار دارد)
(بهویژه در گدازهی آتشفشانی) سوراخی که هوا و گاز از آن به خارج راه مییابد، مفر، دررو
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
(در دریای یخزده) سوراخی در یخ که پستانداران (مثل نهنگ) برای تنفس گرد آن میآیند
دیگ جن (شکافی در صخرههای ساحلی که هنگام خوردن موج به ساحل آب از آن فوران میکند )
(در ریختهگری و فلزکاری) مک (حبابهای ریز هوا در سطح فلز)، حبابچه
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «blowhole» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blowhole