شکل سوم فعل blow
The leaves were blown across the street by the strong wind.
برگها توسط باد شدید در سراسر خیابان پراکنده شدند.
The candle had been blown out before we entered the room.
شمع قبلاز اینکه وارد اتاق شویم، خاموش شده بود.
blown flowers
گلهای شکفته
a full-blown storm
توفان تمامعیار
ورمکرده، متورم، پفکرده، بادکرده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His fingers were blown from the allergic reaction.
انگشتانش بر اثر واکنش آلرژیک ورم کردند.
The patient’s abdomen appeared blown, indicating possible internal swelling.
شکم بیمار بادکرده بهنظر میرسید که نشانهی احتمال ورم داخلی بود.
خسته، ازنفسافتاده
He was completely blown after running up the stairs.
او پساز دویدن از پلهها کاملاً از نفس افتاده بود.
After climbing the hill, they were all blown and needed a rest.
پساز بالا رفتن از تپه، همه خسته شده بودند و نیاز به استراحت داشتند.
گذشتهی ساده blown در زبان انگلیسی blew است.
وجه وصفی حال blown در زبان انگلیسی blowing است.
سومشخص مفرد blown در زبان انگلیسی blows است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «blown» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blown