آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Discover

dɪˈskʌvər dɪsˈkʌvə

گذشته‌ی ساده:

discovered

شکل سوم:

discovered

سوم‌شخص مفرد:

discovers

وجه وصفی حال:

discovering

معنی discover | جمله با discover

verb - transitive B1

کشف کردن، یافتن، پیدا کردن (به‌ویژه برای اولین بار)

Columbus discovered America.

کلمب امریکا را کشف کرد.

Doctors discovered signs of poisoning in his blood.

دکترها در خونش آثار مسمومیت پیدا کردند.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Nobody could discover his identity.

هیچ‌کس نتوانست به هویت او پی‌ ببرد.

When did man first discover fire?

انسان کی برای اولین بار آتش را کشف کرد؟

It is hard to discover the true meaning of his poetry.

دریافتن مفهوم واقعی اشعار او مشکل است.

When God discovered himself to Abraham.

هنگامی که خدا خود را بر ابراهیم ظاهر کرد.

Two days later they discovered his body near the river.

دو روز بعد جسد او را در کنار رودخانه یافتند.

verb - transitive

کشف استعداد کردن، شناسایی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

He hopes to be discovered for his artwork at the upcoming exhibition.

او امیدوار است که استعدادش در زمینه‌ی هنر در نمایشگاه آینده کشف شود.

Many athletes are discovered at local sports clubs.

بسیاری از ورزشکاران در باشگاه‌های ورزشی محلی کشف می‌شوند.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد discover

لغات هم‌خانواده discover

  • verb - transitive
    discover

سوال‌های رایج discover

گذشته‌ی ساده discover چی میشه؟

گذشته‌ی ساده discover در زبان انگلیسی discovered است.

شکل سوم discover چی میشه؟

شکل سوم discover در زبان انگلیسی discovered است.

وجه وصفی حال discover چی میشه؟

وجه وصفی حال discover در زبان انگلیسی discovering است.

سوم‌شخص مفرد discover چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد discover در زبان انگلیسی discovers است.

ارجاع به لغت discover

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «discover» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/discover

لغات نزدیک discover

پیشنهاد بهبود معانی